حالا که شدیم دانشجوی کارشناسی به جای اینکه بیشتر درس بخونم تازه یاد گرفتم چطور دانشگاه و درس را بپیچونم و چه ترم خوبی بود کلا هر درس ده جلسه که سه جلسه اش را هم من نرفتم و حالا دارم پوست خودم رو می کنم به حدی که مغزم هنگ می کنه از درس خوندن اما درست میشه به یمن و مبارکی انتخابات امسال تابستان طولانی داریم و من به قد خودم صلوات می فرستم اگه بخوام ترم تابستانی بردارم 

امسال تابستان پر از خوش گذرانی و اگر نشد به بطالت می گذرونم که دلم لک زده برای گیج زدن از بیکاری و هی برم خونه بقیه و وقتی مهمون داریم بشینم و با خیالت و خوش و بش کنیم.

اما حالا بذار امتحانات 16 خرداد تموم بشه چه کیفی کنم من.

اول که یه مسافرت میرم.

البته قرار بود این هفته بریم که گذاشتیم برای بعد امتحانها البته عزیز دل هم یه عمل خنده دار داره که بعد اون و امتحانها میریم گردش.

البته روحیه ام ویران است که ان را خواهم ساخت.

من باز هم امدم با حرفهام اخه تو فیس بوک نمیشه راحت نوشت اینجا امنیت بیشتره و شعور افراد بیشتره هرچند که همه هم فیس دارن اما اینجا راحتترم.

اونجا همه منو خوب دنبال میکنن.

و چه حرفها که نشنیدم از دوستان خارج فیس بوک.

نظرات شما عزیزان:

ربولي حسن كور

ساعت15:54---28 ارديبهشت 1392

[وب سایت]

سلام

وقتي شما حتي توي يه عمل جراحي هم يه نكته خنده دار پيدا ميكنين قبول ندارم كه روحيه تون ويران باشه

ما كه ديگه سر كار ميريم كه ديگه تابستون و زمستون برامون فرقي نمي كنه
ویران که نه دکتر عزیز اما خسته هستم.هم کار و هم درس اون هم یه بند از مهر 90 با ترم تابستان 91 تا الان خستگی برام اورده. و بیماریهایی که این مابین گذراندم دیگه صبری برام نگذاشته اینه که خسته ام

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: